کتاب، به نسبت روابط اقتصادی حاکم بر بازار آن، نوع سودبخشی اقتصادی آن و نوع هزینه ها و بازگشت آن ها، بازار پیچیده ای دارد و اتفاقاً همین پیچیدگی است که باعث شده هنوز هم عده زیادی آن را یک «محصول» به حساب نیاورند. علاوه بر اینکه بازار کتاب روابط پیچیدهای دارد، توسعۀ روز افزون انواع جدید کتابفروشی(مثلا در سوپرمارکت ها و...) ایجاب می کند که فردی که قصد ورود به این عرصه را دارد، در اولین قدم، عزمی جدی برای این کار داشته باشد و از طرفی حاضر باشد که در این کار، انرژی و زمان کافی و مناسب را صرف کند تا از چرخۀ رقابت بازنماند. از طرفی علاوه بر داشتن عزمی جدی و تعهد برای صرف انرژی و زمان کافی و مناسب، نکات دیگری وجود دارند که از الزامات افتتاح یک کتابفروشی به حساب می آیند. تهیۀ میزان قابل توجهی کتاب، اعم از کتابهای داخلی و خارجی، که بتواند پاسخگوی گسترۀ وسیعی از مشتریان باشد، داشتن یک مغازه با نور و فضای مناسب برای حضور و گردش مشتریان در آن، تجهیزات الکترونیکی مناسب برای انجام امور مختلف کتابفروشی، یک سیستم اطلاعاتی جامع که مشتری بتواند به راحتی از آن استفاده کند، تعدادی فروشنده و پرسنل آگاه و مشتاق به همکاری، روش های جدید بازاریابی و بازارسازی، گسترۀ کاملی از ابزار تبلیغ و بازاریابی و ابزار و سیستم های مناسبی که به مدیریت کتابفروشی کمک می کنند نیز از الزامات افتتاح یک فروشگاه به حساب می آیند.