چگونگی شکل گیری ایده طراحی کتاب «گذری بر زندگی عالم عامل ربانی، فقیه و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)»

این کتاب به مناسبت چهلم درگذشت ایشان چاپ می شد. ناشر عنوان کتاب، زیر عنوان، متن پشت جلد، متن کتاب، اگر لَت (لب برگردان جلد) دارد، متن لت ها و قیمت، شابک و لوگو را به طراح تحویل می دهد. ما این مواد خام را به کتاب تبدیل کنیم. متن پشت جلدی که برای این کتاب به من دادند، مضمونش درباره نباتی بوده که به پدر حاج آقا مجتبی می دهند و می گویند این را بگیر دو نصف کن، یک نصف را بده به این پسرت و نصف دیگر را به آن یکی. بعد در خواب می ینند که امام زمان (عج) نبات ها را تبرک کرده اند. این پیشنهاد ناشر بود. این متن پشت جلد بوده و متن لت ها را دادند و متن عنوان و زیر عنوان را که خیلی ساده بود و در شأن مرجعیت نبود. درباره لب برگردان هم پیشنهادی نداشته اند. این تمام چیزی است که ناشر به طراح داده است.

اولین کار ما مطالعه درباره موضوع بود. حاج آقا مجتبی شخصیتی بوده است که با اینکه امام به او پیشنهاد ورود به قدرت و مناصب حکومتی می کند وی قبول نمی کند و از ایشان اجازه می گیرد که خارج از قدرت به پرورش کادر برای نظام بپردازد. این یکی از ویژگی های شخصیتی مهم حاج آقا مجتبی تهرانی است. موضوع نبات را در خیلی از علما می توانید پیدا کنید، این ویژگی شاخصی برای حاج آقا مجتبی تهرانی نیست. لذا با این ایده، طرح این گونه در ذهن من شکل گرفت:کادری روی جلد داشته باشیم و ایشان بیرون از کادر باشد. این ایده ای بود که میخواستم جلد را بر مبنای آن بسازم. مشکلی که داشتم موضوع نبات و متن پشت جلد بود، طرف اول جلد را می بیند و ما یک طوری کمکش بکنیم که ایدۀ جلد را برای او شفاف کنیم که بفهمد این یعنی چه. من زنگ زدم دفترشان و متن مورد نظر و مرتبط با طرح جلد را جویا شدم. همان متنی که امام به ایشان می گوید بیا مسئولیت قبول کن و ایشان می گوید اگر فرمایش شما ارشادی است که گذشت کنید و من نمی آیم، ولی اگر مولوی است هر چه شما بفرمایید، قبول می کنم. امام می گوید خودتان می دانید و ایشان نیز پاسخ می دهد اجازه دهید به درس و ارتباط با جوانان و این جور مسائل بپردازم. متن پشت جلد کتاب را به تناسب طرح جلد تغییر دادیم و متن مناسب را پیدا کردیم. این موضوع تعامل طراح با ناشر را می طلبد و طراح باید بتواند ناشر را قانع کند.

حالا ما یک چیزی می خواهیم که فضای علمایی داشته باشد و فضای علم و درس و بحث را تداعی کند که به شخصیت و طرح بخورد. باید در مواد کار جستجو کنیم که نوع کار کردن طرح، منطق داشته باشد. با یک تحقیق ساده به متن کتاب های قدیمی علما و حوزه می رسیم که تیتر درشت دارد و متن همراه شده با حاشیه نگاری هایی در زوایای مختلف. در بعضی موارد حاشیه دو خطی داریم که به کار انرژی می دهد. ایدۀ کل کار همین است یعنی ابتدا تحقیقی درباره شخصیت می کنیم و ویژگی های وی یا موضوع، ما را به یک ایده می رساند. برای ایده جستجو کرده و متریال و مواد گرافیکی مناسب در این حوزه را پیدا می کنیم. بر همین اساس طراحی را شروع می کنیم و قواعد گرافیکی را در آن مورد توجه قرار می دهیم. براساس این ایده تکلیف یک سمت کار مشخص می شود بنابراین طراحی بقیه موارد از قبیل پشت جلد، داخل کتاب و... را بر همین اساس، ادامه می دهیم. بر مبنای قواعد زیبایی شناسی جلو می رویم. وقتی جلد کتاب را کار کردیم، پشت جلد، لببرگردان ها و حتی داخل متن کتاب را آماده کرده و کار را جمع می کنیم.

برای درآوردن فضای قدیمی و علمایی جلد و پشت جلد به دو خطاط که استاد کار هستند تماس گرفتم و ایده را گفتم. ما از مجموع این ها، کار را در می آوریم. برای لب برگردان پشت جلد، کنتراستی گذاشتیم بین رنگ سفید و سیاه که رنگ خفه نشود. برای متن لب برگردان طرف دیگر تکه ای از وصیت نامه حاج آقا را گذاشتیم. داخل کتاب نیز جهت نشان دادن روح قدیمی کار، ترکیب بندی اش قدیمی می شود و از حالت استاندارد و عادی خارج می شود. متن، روی کاغذ کِراپ چاپ شد که حس قدیمی به کار بدهد و داخل کار کِرِم است. جلد مشکی _ مسی چاپ شده است، که به وزانت یک مرجع تقلید می خورد. این ها مواردی است که باید به تک تک آنها فکر کنیم. یعنی صفحۀ شناسنامه مان، قبل از فهرست، بسم الله، فرم یکمان، و صفحات داخلی چه فضایی داشته باشند. اگر بتوانیم در همه کتاب فضای مورد نظرمان را درآوریم مخاطب وقتی ورق می زند متوجه یک دستی کار می شود.